آخرین مطالب وبلاگ
لبیک یا امام هادی ع
علمدار کربلا
سلام علی قلب زینب الصابره
به نام خدا
نواي حزين " أعتاب الموت " با صداي باسم الكربلايي از آلبوم " كنت و لا زلت " تقديم به دوستداران مراثي عربي :
متن نوحه به همراه ترجمه :
زينب و الزمن و الموت .... توديع و عتاب و ونّة مخفيّة
زينب و زمانه ي نامهربان و مرگ ... وداع و سرزنش مرگ و ناله هاي مخفيانه
امنازع و العمر ما بين رمش و عين ... بديار الغرب جانت تواليّه
با مرگ درگير بود و تمام زندگيش را در يك چشم به هم زدن مرور كرد و ... و ديد كه در ديار غربت منتظر او بوده است
صاحت من زمان أتنطرّك يا موت ... و أتربى اعلى جيتك جنت ليلي
فرياد زد اي مرگ من مدتهاست كه منتظر تو هستم ... و همه شبها را به اميد ديدار تو سر ميكردم
ردت منّك تجيني لكربلا و ما جيت ... تمنيتك بيوم الـ رحت فوق الهزل مسبية
از تو خواستم كه در كربلا به سراغ من بيايي و نيامدي ... تو را روزي كه بالاي شتر به اسارت برده شدم آرزو كردم
تمنيتك يوم الـ راح كافل هيبتي ... و ما رد بعد ليّ
تو را روزي كه كفالت كننده وجاهتم ( عباس ) رفت ... و ديگرنزد من برنگشت آرزو كردم
ردت منك تجيني من وقع عباس ...ظلّت رايته اعلى النهر مطويّة
وقتي كه عباس بر زمين افتاد ... و علم اش كنار نهر به هم پيچيده ماند از تو خواستم به سراغم بيايي
شلي بعمري و أشوف الظعن ... لمّن سار شامت جان حاديّه
باقي مانده عمرم را ميخواستم چه كار وقتي كه ديدم كاروان راه افتاد و آن كسي كه ما را شماتت ميكرد كاروانسالار بود ؟
و أشوف اعلى الرماح الروس ... جنها أقمار مطفية
و ميديدم كه سرهاي عزيزانم بالاي نيزه ها همانند قمرهاي خاموش شده اند !
يا آخر أمل يا موت ... شيفيد العمر من غير واليّه
اي آخرين آرزوي من ، اي مرگ ! ... زندگي بدون والي و خانواده به چه دردي ميخورد ؟
ردتك من رجع للخيم مهر حسين ... عيت توقف اعلى القاع رجليّه
تو را وقتي ميخواستم كه اسب حسين به خيمه ها برگشت ... و پاهايم ديگر از ايستادن ناتوان شدند !
ردتك من دخلت مجتفة اعلى يزيد ... هاي امنين أسمعه يناشد اعليه
تو را وقتي خواستم كه مرا با دستان بسته وارد مجلس يزيد كردند ... و مي شنيدم كه درباره من پرسيد اين كيست و از كجا آمده !
عاشرت الصبر عاشرت الصبر ... مثل عشرة نفس و معانق الريّة
من تمام عمرم با صبر معاشرت كردم ... مثل هماهنگي و معاشرت نفس با مجاري ريه ( با صبر همنفس بودم )
و آنا بعمر سابع عام ... و أسمع والدي ضجّت بواجيّه
و من در هفتمين سال زندگي ام بودم كه ... شنيدم پدرم گريه هايش به ضجه تبديل شد
من دفعوا على أمي الباب ... ماتت و القلب عاشر نواعّيه
همان زماني كه در را بر روي مادرم هل دادند ... و با مردن او قلب من با نوحه ها هم خانه شد
من ذاك الوكت و صواب فوق صواب ... بالنوح العمر خلصت لياليهّ
از آن زمان مرتب مصيبت بر مصيبت ها افزوده شد ... و عمر من تمام شبهايش را با نوحه سپري كرد
عني شعطّلك يا موت ... من قمت لصلاتي بقامة محنيّة
چه چيزي باعث شد به سراغ من نيايي اي مرگ ؟... وقتي كه من با قامت خميده براي نمازهايم به پا خواستم ؟
بعد ما شبع قلبي من الزمان جروح ... صارت لك علي جيّة
بعد از اينكه دل من از زخمهاي زمانه لبريز شد ... به سراغ من آمدي؟
اجيت و شوفني بيا حال ... غير النفس قلي ا شظل بعد بيي
حالا كه آمدي ببين من در چه حالي هستم ... كه غير از اين نفس بگو ديگر در من چه چيزي باقي مانده است ؟
و روحي من البدن طلعت ... ذكر حسين ما فارقت طاريّه
و در حالي كه روح من از بدنم خارج ميشود ... اما هنوز از ياد و خاطره حسين جدا نشده ام
أقول شلون روح حسين ... طلعت من نزيف النحر مدميّة
مدام از خودم ميپرسم چطور روح حسين از آن گلوي بريده و خون آلودش توانست خارج شود ؟!
ابن آدم من يموت ينقطوا له الماي ... بس حسين مات و ما تروى بقطرة امية
در زمان مرگ هر انساني ، در گلويش يك قطره آب ميچكانند ... فقط حسين من شهيد شد و با يك قطره آب سيرابش نكردند!
دانلودصوت باسم کربلایی اعتاب الموت
موضوعات مرتبط: امام حسین (ع) ، ،
برچسبها:
بهار موعود
دست روی دلم نگذار زمستان!
تو زمین را سفید می کنی و ما چشم هایمان دارد سفید می شود...
اما زمستان! من و تو شبیه هم می شویم بهار....
همان بهاری که مسیح نزول می کند
و تو ای موعود! هر وقت از این حوالی عبور کردی، بر این فانوس های حوصله نگاه کن که ما به چشم هایمان آویختیم.
ما به شوق دست های گرم تو، سردی فراق را به جان می خریم.
موضوعات مرتبط: درد و دل با آقا ، ،
برچسبها:
غربت آقا...
از حسین مظلوم تر آقای هم عصر شماست العجل هاتان دروغ و کوفه هم شهر شماست
گوشتان «هل من معین» صاحبش(عج) را کر شده؟ خب دلیلش لقمه های همچنان زهر شماست
ماجراهای حسین تنها برای گریه نیست عبرتی تلخ است و اکنون این زمان بهر شماست
خون اصغر، دست سقا، رنج های زینبی قیمتی حد هدایت دارد و نذر شماست
بر قدم هایت نظر کن در کدامین لشکری با ولایت همرهی یا قسمتش قهر شماست؟
بی تعارف بی ولایت یا حسین گفتن جفاست مسلِم مهدی خود بشناس هم عصر شماست
موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی ، ،
برچسبها:
و اوست در غربت مانده ....
یا قائم آل محمد عجل الله
هر صبح و شام انتظار فرج
پاسخ قرآن به تخریب کنندگان بقاع متبرکه
سالروز هتک حرمت به حرمین عسکریین(ع)؛
پاسخ قرآن به تخریب کنندگان بقاع متبرکه
و اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند، صومعه ها و دیرها و معابد یهود و
نصاری و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود، ویران می گردد و خداوند کسانی را که یاری
او کنند [و از آیینش دفاع نمایند] یاری می کند. خداوند قوی و شکست ناپذیر است.”
ویژه نامه حسینیه مشرق- دشمنان اهل بیت(ع) در طول تاریخ، تلاشهای مذبوحانه بی شماری کرده اند تا بتوانند نور اهل بیت (ع) را خاموش سازند و محبت آنها را از دل مسلمانان بیرون کنند، اما هرگز موفق نشده و نخواهند شد. این تلاشهای غیر انسانی از غصب خلافت شروع شد و با جلوگیری از نشر احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و خانه نشین کردن علی (ع) و آتش زدن درب خانه آن حضرت و به شهادت رساندن فاطمه زهراعلیها السلام ادامه یافت.
آن گاه که علی (ع) به خلافت رسید، علاوه بر جنگهای رو در رو، شایعات و تهمتها، آغاز شد. و کم کم به این نتیجه رسیدند که حذف فیزیکی امامان (ع) و به شهادت رساندن آنان را در دستور کار قرار دهند تا شاید بتوانند نور آنها را خاموش و عظمت آنان را محو کنند، ولی با عنایت خداوندی موفق نشدند؛ با اینکه تمام یازده امام علیهم السلام را یا با شمشیر و یا با سمّ به شهادت رساندند، ولی با این حال همچنان محبت اهل بیت علیهم السلام بیشتر و شعله ورتر گردید و شیعیان هر روز رو به فزونی نهادند. کم کم تلاشهای آنها رنگ تازه یافت و در طرح جدید انهدام و نابودی بارگاه های امامان معصوم (ع) را برنامه ریزی کردند.
موضوعات مرتبط: امام علی نقی (ع) (مطالب) ، ،
برچسبها:
ادامه مطلب
گاهی به پشت سر نگاه کنیم
دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟! گفتم:ببخشید چی واقعا؟! گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد! گفتم:بله گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشیدفقط سر پایین میندازید و رد میشید! گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه! گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟ گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقاکه سرپایین انداختن کمه آره تو راست میگی ...
موضوعات مرتبط: اندکی هم تامل ، ،
برچسبها: